میلاد امام مهربان

مولای من !

صاحب الزمان !

نمی دانم در کجای این جهان هستید 

اما محبتت را در جغرافیای کوچک دلم  دارم 

و این نیز از لطف بسیار شماست 

نزدیک به روز میلاد که میشود 

انگار در تمام شهر تپشی ایجاد می شود 

دوستدارانت به تکاپو می افتند تا هدیه کوچکی برای آمدنت پیشکش کنند 

نیک می دانم 

در هر جای جهان که باشیم و کاری را برای شما و روز میلاد ت انجام دهیم 

با نگاه پر از مهرتان می بینید

همین هست که جشن تولدتان با همه جشن تولدها فرق می کند 

امام غایب از نظر ولی حاضر 

برایتان جشن میلاد می گیریم 

به امید روزی که حضور و ظهورتان را کنار هم جشن بگیریم

گل همیشه بهار 

تولدت مبارک

در شب نیمه شعبان همه با هم دست به دعا برمی داریم 

و ظهورت را از خداوند می خواهیم 

قرار ما در شب نیمه شعبان

راس ساعت ۲۲خواندن دعای سلامتی و ظهور امام زمان

یادت

مولای مهربان من !

 گاه به گاه زندگی 

دلگیر  می شوم ؛

دل تنگ می شوم 

دلم که از نامهربانی آدم ها به درد می آید 

به یاد این جمله از شما می افتم 

" ما لحظه ای از یاد شما غافل نیستیم "

به یاد می آورم این لحظه هم یکی از همان لحظه هایست که شما به یاد من هستید

دلگرم می شوم به نگاه پدرانه ات 

یادتان آرام می کند لحظه های متلاطم زندگی را 

                                    باید که از نفس به نفس زندگیمان یاد شما را بیرون بکشیم 

شعبان

شعبان و حال و هوایش

شعبان و اعیادش

شعبان و روز میلادش 

این روزها دعایم حس برآورده شدن دارد 

اللهم عجل لولیک الفرج

شب رحلت حضرت زینب سلام الله علیها

‌ یا صاحب الزمان !

امشب بیشتر از شب های دیگر

 قلب نازنینت به درد می آید 

هر گاه که  مرور می کنی وقایع کربلا را 

اسارت یتیمانی که جز عمه شان زینب

کس دیگری نبود که پاهای پر  آبله  شان ،

زیر تازیانه ماندنشان را ببیند 

آخر امشب شب پر کشیدن ام المصائب 

زینب کبری سلام الله علیهاست

یابن الحسن !

به قربان شال سیاه عزایت 

ما را هم در غم خود شریک بدان

اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری

‌ ‌

زینب آخر این شب تاریک

را سر مےکند

تسبیح آبی فیروزه ای

دلم که برایتان تنگ می شود

 تسبیح آبی فیروزه ای ام را بر می دارم

 دانه دانه زمزمه می کنم نام زیبای تورا

 یا اباصالح المهدی ادرکنی

 چه شوقی دارند دانه های تسبیح

 وقتی نام زیبای تو را می شمارند

 عجب آرامشی می یابد آشوب دلم

 دلهره هایم به یکباره فراموش می شود

 دلتنگی هایم هم ، درمان می شود

 وقتی 

 یادت،

 نامت،

 اینگونه جوانه ی امید در دلهایمان می رویاند

 دلمان را ارام می کند

 امدنت،

 ظهورت،

 با دنیا چه می کند ؟

 زمین همان بهشتی می شود که آسمانیان

 به حال زمینیان غبطه می خورند

انیس الرفیق

امام رضا (علیه السلام) می فرمایند:

"الامام انیس الرفیق والوالد شفیق والاخ شقیق والام بره بالولد الصغیر...

امام انیسیست رفیق وپدری است دلسوز

 وبرادریست همزاد( دوقلو )ومادریست مهربان نسبت به فرزند کوچک خود"

این حدیث یکی از زیباترین احادیثی هست که  درباره امام زمان شنیده ام 

در جامعه ی امروزی با وجود مشکلات و مشغله هایی که هر فرد دارد

هماره انسان به دنبال کسی است تا به او اعتماد کند 

لحظاتی که انسان به دنبال کسی است که با صحبت با او آرام و سبک شود

و درد و دل کند 

چه کسی بهتر از امام زمان که امام رضا ایشان را "انیس الرفیق " معرفی کردند 

انیس یعنی کسی که به دنبال بهانه می گردد تا با شما صحبت  کند 

لحظاتی از ساعات روزمان را به صحبت کردن با انیس الرفیق اختصاص بدهیم 

یا سریع الرضا بحق امام رضا 

اللهم عجل لولیک الفرج 

فاطمیه

چقدر زود فراموش کردند گفته رسول خدا صل الله علیه و آله

«فَاطِمَةُ بَضْعَةٌ مِنِّی ‏فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی»

 فاطمه اش را آزردند

 حرمتش را شکستند

تا آنجا که گفت :«کاش پیش از خواری و سقوطم ، مرده بودم ...»1

کوچه و سیلی

در خانه

در خانه ای که آتش زدند

با لگد بر در کوفتند

محسنش را سقط کردند

همانجا پشت همان در ، صدا زد

ولدی مهدی

آری تنها تو

تنها آمدنت

تسکین بخش تمام رنج هایی هست

که شیعه تا به حال از فاطمیه و سقیفه کشیده است

آجــــــــرک الـله یا بقیــــــه الـله

1کتاب احتجاج جلد 1،صفحه 107

فاطمیه نزدیک است

روزها قبل از محرم روز شمار محرم می گذاریم

ندا سر می دهیم "ارباب صدای قدمت می آید "

خانه ها و دیوارهای شهرمان را سیاه پوش می کنیم ،

و خودمان را کم کم برای آمدن محرم آماده می کنیم

این روزها

باید آتش درونمان شعله ورتر باشد

حواسمان هست ! ؟

 آتشی که روزی بر درب خانه دخت نبی زبانه کشید

به خیمه های کربلا رسید

بی حرمتی از همان خانه شروع شد 

 خانه ی دخت پیامبر 

که جان پیامبر است

این روزها که می گذرد

ما را به فاطمیه می رسانند

اما...

چقدر خودمان را برای آمدن فاطمیه آماده کرده ایم ؟

مگر نه آن است که مظلومیت از فاطمیه آغاز شد

مگر نه آن است که غربت شیعه از همان

کوچه ، سیلی ،درب ،

پهلوی شکسته ، دستان بسته علی امیر مومنان آغاز شد ؟

 

"راستی فاطمیه نزدیک است "

دلتنگ حرم

گمان می کردم بروم 

دلم آرام می شود 

حسرت ها تمام می شود 

اما...

به شب های جمعه که می رسم دلتنگی امان دلم را می برد 

عکس های حرم را که می بینم اشک در چشمانم حلقه می زند

می پرسم دوباره کی من زائر بین الحرمین می شوم؟

مهربان اربابم !

می شود امشب که پرونده اعمال مرا می بینید 

دوباره چشم بپوشید و بنویسید 

ان شاءالله  زائر کربلا

به امید گوشه چشمی

تمام دل خوشی دنیایم

از شما گفتن است

از  شما نوشتن است 

لحظاتی که تلاش می کنم 

به شما بیاندیشم

و کوشیده ام دیگران را به شما یادآور شوم

هر چند نوشته هایم کم و بی مقدار هستند

از ابتدا نیز همین بوده

... ْ یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُمَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَیْنَآ إِنَّ اللّهَ یَجْزِی الْمُتَصَدِّقِینَ [1]

بضاعت قلم من نیز ...

اصلا من کیستم که قلم بر روی کاغذ بگذارم و از شما بنویسم؟

 همان چه را که دلیل تمام این نوشته هاست را پیش شما می آورم

محبتت

ران ملخی به دربار سلیمانی شما می آورم 

به امید گوشه چشمی 

خودت می دانی این روزها چقدر به نگاهی از شما محتاجم

[1]سوره یوسف آیه ۸۸