رگــــا

ارباب بی قرینه کی می آیی؟

رگــــا

ارباب بی قرینه کی می آیی؟

مشخصات بلاگ
رگــــا

سلـام بر تو

ای راه خداوند که هر کس به آن نرود ، تباه می شود .

Telegram:@rochak_255

آخرین مطالب

۳۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دلنوشته» ثبت شده است



لحظه ها را می شماری تا ار مرز رد شوی


اول به سوی نجف حضرت امیرالمومنین
رهسپاری
دل در دلت نیست  تا به ایوان طلا برسی
چشمان گره خورده ات به ایوان نجف
زیر لب زمزمه می کنی "ایوان نجف عجب صفایی دارد "
کدام واژه را برای وصف آنچه دیدگان لرزانت می بیند می توانی بیاوری
رو به روی ایوان نجف
چقدر این گفته پیامبر (ص)

"انا و علی ابوا هذه الامه"
 بهتر لمس می شود
"مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ، فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ"

سلام مولا

سلام سرپرست

سلام امیرالمومنین


یا حیدر


وقتی برای وداع می آیی

پاهایت سست می شود

رو به حرم حضرت امیر  می گویی

دوباره کربلایم را از دستان حیدری شما می خواهم

همین جمله دلت را آرام می کند

رهسپار می شوی از نجف تا کربلا به شوق دیدار حضرت ارباب




تمام آنچه که شنیده بودی
ستون ها ، موکب ها
زائرانی که گروه گروه می آمدند
 هر کدامشان نوایی زمزمه می کردند
گروهی می خواندند
"قدم به قدم با یه علم ان شاء الله اربعین میام سمت حرم ..."
گروهی دیگر زمزمه می کردند

"کنار قدم‌های جابر/سوی نینوا رهسپاریم

ستون‌های این جاده را ما/ به شوق حرم می‌شماریم..."


هر کجا که می رسیدیم به ما می گفتند
اهلا و سهلا لزوار الحسین علیه السلام
به یاد می آوردیم
سالها پیش اسرای کربلا این راه را می پیمودن
آیا این چنین به آنها خوش آمد گفتند ؟

زخم زبان شنیده بودن
دل هایشان داغ جوان دیده بود
تازیانه، خار مغیلان ...
ما چادر هایمان مانند آنها سوخته نبود
روزی عمه سادات به همراه برادرنش رهسپار این راه بود
و حالا برای اربعینشان با غم های دلش به دیدارشان می آمد


مولای من یا بن الحسن می دانم شما هم
در میان این موکب ها در میان زائران
برای اربعین پیاده به حرم جدت حسین علیه السلام می آیی
هرچند که سعادت دیدار شما را نداریم
اما همین که می دانیم شما هم در این جاده قدم می گذاری
دلمان گرم قدوم شماست
جایی قدم می گذاریم که جای قدوم مبارک شماست

,عکس های امام حسین,عکس های امام حسین علیه السلام,عکس های امام حسین و حضرت ابولفضل,عکس های امام حسینی,عکس های امام حسین


وقتی به زیر قبه امام حسین می رسی
و مات هیبت شکوه ضریح شش گوشه ایی
با تمام ناباوری اینکه این چشمان من است رو به  ضریح
می شنوی که می گویند
شما زیر قبه امام حسین هستید
جایی که خدا اجابت دعا را در آن حرم قرار می دهم
با اشک دیده ات زمزمه می کنی
اللهم عجل لولیک الفرج

  • نور الهدی


ماه صفر !

ماه بلا...

ماه شهادت سه ساله ...

ماه ورود کاروان اسرای کربلا به شام ...

ماه ورود سر مطهر مولانا الشهید اباعبدالله حسین علیه السلام به شام...

ماه خرابه شام...

این ماه که برای اربعین و رسیدن به کربلا

زینب سلام الله علیها و دیگر اسرای کربلا

 با تمام داغ ها که دیده بودن پیاده آمدن به کربلا

آه چقدر درد در میان این واژه ها پنهان است

درد و غم ...


غم مرگ سه ساله

کودکی که به شوق دیدار پدر با پاهای آبله زده بیابان پیمود اما...

غم اسارت عمه سادات

هرگاه غم های کربلا را شنیدیم

گفتیم امان از دل زینب سلام الله علیها

اما نگفتیم امان از دل کسی که

هرگاه پرسیدند این گریه ها و ناله ها و ضجه ها چیست ؟

یابن الحسن !

آهی از جگر کشید و پاسخ داد:
عمه ام زینب(س)

مصیبت مضاعف زینب(س)

اسارت زینب(س)


امان از دلت یا صاحب الزمان

امان از قلب شکسته ات

امان از غم های 1181ساله ات


http://up.campin.ir/up/albom/Pictures/28/b_400_400_16777215_0___images_stories_pack_emam_hossain_emam_mahdi34.jpg



  • نور الهدی

عکس و تصویر



شب های محرم را که سپری کردیم

و شنیدیم ...

مصیبت ها را گاهی نفسمان  می گرفت

دلمان به درد می آمد


شب اول شب مسلم

شب سفیر امام حسین در کربلا

 تنهایی و غربتش در میان کوفیان


شب دوم شب ورود کاروان به وادی بلا

سرزمینی که هر وجبش دردی نهفته است


شب سوم چه بنویسم که حق این شب را ادا کنم ؟

قلب کودک سه ساله که نمی تپد مگر با نفس های پدر

نبود پدرش را فقط چند شب تاب آورد


شب چهارم شب فرزندان زینب

 بانوی صبر از مهر مادریش  در راه امامش گذشت


شب پنجم شب حضرت عبدالله بن الحسن

یادگار امام مجتبی که دستانش را که برای دفاع از امامش حائل کرد


شب ششم شب حضرت قاسم بن الحسن

همان که گفت أَحْلى‏ مِنَ الْعَسَلِ

شهادت را شیرین تر از عسل می دانم


شب هشتم شب حضرت علی اکبر

شب روضه بر بدن تکه تکه شده


شب نهم شب حضرت عباس

شب عموی فرزندان امام حسین

شب سقای آب ، شب یار بی همتای امام حسین


شب دهم شب امام حسین

آنقدر مصیبت عظیم است که نمی دانم چه بنویسم ؟


در میان این شب ها گاهی نفس هایمان بریده میشد

گاهی گریه امانمان نمی داد

غم این مصیبت ها تمام دلمان را می گرفت

به دنبال پاسخ این پرسش

این طالب بدم المقتول بکربلا؟


یا صاحب الزمان !

"برای آمدنت شب به شب دعا کردم "

تا با آمدنت به غربتت پایان بخشی

زخم های کربلا را تسکین بدهی


  • نور الهدی

خداوندا


گناهانمان پایمان را زنجیر کرده

دستانمان خالیست

با بیراهه های رفته و را ه های نرفته

با چشم های ناپاکمان

چگونه بگوییم چشم انتظارش هستیم؟

چگونه با دستان خالیمان ظهورش را

از درگاهت تمنا کنیم ؟

خودت به فریادمان برس ای به فریاد رس فریاد زدگان

فاغث یا غیاث المستغیثین.

فرجش را برسان


  • نور الهدی